گلواژه ماندگار


سخن عاشقانه گفتن دلیل عشق نیست ...

عاشق کم است

سخن عاشقانه فراوان

عشق عادت نیست

عادت همه چیز را ویران می کند

از جمله عظمت دوست داشتن را ...

ازشباهت به تکرار می رسیم

از تکرار به عادت

از عادت به بیهودگی

از بیهودگی به خستگی و نفرت

                                                                   ( نادر ابراهیمی )

................................................................................................................


پ ن : چقد خوبه که آدم احساس رضایت از خودش داشته باشه. بالاخره بعد مدتها تونستم بیشتراز همیشه صعود کنم حتی یه مسیر رو هم تاپ کردم... کلی انرژی مثبت گرفتم.


زندگی



زندگی چون گل سرخ است


پر از عطر...


پر از خار...


پر از برگ لطیف...


یادمان باشد اگر گل چیدیم

عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند...!

ماندن و رفتن



ماندن ، سنگ بودن است و رفتن ، رود بودن .

بنگر که سنگ بودن به کجا می رسد جز خاک شدن،

و رود بودن به کجا می رود جز دریا شدن ....

 

"دکتر شریعتی "

دوستی


دل من دیر زمانی است که می پندارد :

« دوستی » نیز گلی است ؛

مثل نیلوفر و ناز ،

ساقه ترد ظریفی دارد .

ادامه مطلب ...

گاهی دلم می گیرد



گاهی دلم می گیرد


از آدم هایی که در پس نگاه سردشان با لبخندی گرم فریبت می دهند


ادامه مطلب ...

جرج برنارد شاو

مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌ آورید

وگرنه ناچارخواهید بود

چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید!!!

          



بیکرانه ...


در انتهای هر سفر

در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین
پایوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا ؟


زنده یاد حسین پناهی

ته تنهایی...

کوله بارم بر دوش، سفری می باید ،

سفری بی همراه،

گم شدن تا ته تنهایی محض،

یار تنهایی من با من گفت:

هر کجا لرزیدی،

از سفرترسیدی،

 تو بگو، از ته دل

من خدا را دارم...

شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد 

برسیم!