در یکی از روزهای دور، در یکی از روزهای زمستانی سرد؛ نبودنت را به خورشید گلایه میکنم؛ زمانی که خورشید جایش را به ماه میدهد باز به جستجویت برخواهم خاست... و در کوچه های شب سراغت را از رهگذران شب زده ی ستاره دیده خواهم گرفت زمانی که میدانم دیگر نیستی؛
- لیسانس
- من آن غریبه ی دیروز ، آشنای امروز و فراموش شده فردایم . . .
- هر چیزی که هیجان و تحرک داشته باشه...