امروز جشن فارغ التحصیلی ته تاقاری خونه آبجی جونم بود.
به اتفاق بابایی و مامان و داداشی رفتیم.
سخنرانی٬ موسیقی٬ آلبوم خاطرات و سوگند نامه و شام ...
البته ۲تا از خاله ها وفسقلی هاشون هم بودن ...
یاد موقعی که دانشجو بودم افتادم. واقعا یادش بخیر واسه خودش عالمی بودا...
مریم جونم آبجی گلم واست بهترینا رو آرزو میکنم .
قول میدم هر وقت جک و جونوری چیزی داشتیم حتما بیاریم پیشت
داشت یادم میرفتااااا امیدوارم خوشت بیاد