کار و زندگی

فردا و پس فردا رو مرخصی گرفتم. آخه قراره برم کارآموزی نقشه خوانی و کار با قطب نما .

البته هنوز ساعت دقیقشو نمیدونم فقط میدونم چهارشنبه عصر شروع میشه.البته فردا تا ظهر میتونستم بیام سر کار اما چون محل کار خارج شهره دردسر داره . از طرفی حوصلم نمیشه با ماشین بیام پس همون بهتر که برم مرخصی...

اصن چقدر کار و کار و کار؟؟؟ خودمون رو غرق کار کردیم و از زندگی غافلیم و دلمون خوشه که داریم زندگی می کنیم!! اینطور نیس؟؟

البته سعی کردم بجز کار  یه تایمی رو به کارها و دلخوشی هایی که دارم  اختصاص بدم. مثلا خانواده ، دوستان ، ورزش( سنگ و غار )، . عاشق حیوونا و پرنده ها ، گل و گیاها هم هستم. تو روزای تعطیل به گلدونای آلوئه ورام میرسم و پاجوش هایی که زدن رو برمیدارم و تو یه گلدون دیگه میکارم...

آره دلخوشی ها کم نیست......

...................................................................................................................

پ ن1 : دیروز از تو باغ چندتا گل وحشی زرد  و آبی و سفید رنگ چیدم و گذاشتمشون تو یه لیوان آب روی میز کارم. وای که چقدر خوشکلن.. بهم کلی انرژی میدن.

پ ن2 : خدا جونم شکرت که هستی.

پ ن 3 : از اینکه فصل بهار تو راهه و دوباره تمرینای غارمون شروع میشه خوشحالم.

نظرات 1 + ارسال نظر
عرفان شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 14:02 http://dastforosh.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد