آرامش

پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندان گذاشت که بتوانند به بهترین شکل آرامش را تصویر کنند.

نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب، رود های آرام، کودکانی که در خاک می دویدند، رنگین کمان و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. 

پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد و سرانجام فقط یک اثر را انتخاب کرد.


آن تصویر، کوه ها را نمایش میداد اما کوه ها ناهموار بود، قله ها تیز و دندانه ای بود، آسمان بالای کوه ها به طور بی رحمانه ای تاریک بود و ابر ها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بود.

این تابلو با تابلو های دیگر، هیچ هماهنگی نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه میکرد در بریدگی صخره ای، جوجه ی پرنده ای را می دید. آنجا در میان غرش وحشیانه توفان، جوجه گنجشکی آرام نشسته بود. 

پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده مسابقه بهترین تصویر آرامش، آن تابلو است. بعد توضیح داد که: 

آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا، بی مشکل، و بی کار سخت یافت شود. چیزی است که میگذارد در میان شرایط سخت، آرامش در قلب ما حفظ شود. این تنها معنی حقیقی آرامش است. 

نظرات 5 + ارسال نظر
عرفان شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 08:31 http://dastforosh.blogsky.com

ارامش؛ گمشده بشر امروز

دقیقا

مینو سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 15:23 http://suncity2000.blogsky.com

چه آرامش زیبایی***

آره خیلی زیباست ..

رضا پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 16:13 http://superup.blogfa.com

ممنون
وب زیبایی داری....
بهم سربزن...

ممنون که سر زدید.
نظر لطفتونه.
چشم

تنها شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 09:18

بسیار بسیار زیبا

باران دوشنبه 7 اسفند 1391 ساعت 09:48 http://tamekhisebaran.blogfa.com

من ماندم و ۱۶ جلد لغت نامه،
که هیچ کدام از واژه هایش مترادف این “دلتنگی”های لعنتی نمیشود
کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد !
درد دارد…

کاش ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد