در یکی از روزهای دور،
در یکی از روزهای زمستانی سرد؛
نبودنت را به خورشید گلایه میکنم؛
زمانی که خورشید جایش را به ماه میدهد باز به جستجویت برخواهم خاست...
و در کوچه های شب
سراغت را از رهگذران شب زده ی ستاره دیده خواهم گرفت
زمانی که میدانم دیگر نیستی؛
ادامه...
سلام
از اینها که نوشتی خوشم اومد ولی همیشه بدونید که دنیا محفلی بی هنران است اگر چنین بود که دنیا نبود.
سلااام ...
متوجه نشدم.محفل بی هنران؟؟!! چرا؟؟