بعد از ناهار ...
سلااااااام به همه ی دوستان گل
حال و احوالتون؟؟
چه خبرا؟
چه میکنید با گرمای تابستون؟اینجا که هوا گرمه مخصوصا ظهرا... امروز بعد از ناهار با همکارم یه سر رفتیم تو باغ ...
جاتون سبز رفتیم سراغ درخت شاتوت.از اون درختاست.توتش معرکه هس. با بقیه توتا فرق داره
حتما میگین چه فرقی؟توت توته دیگه.....
یه نگاهی به درخت توت اطرافتون بندازید.
نگا کردین؟فک کنم خبری از توت نیس.مگه نه؟ آخه فصل توت تموم شده. اما این درخت توت ما تازه داره توتاش شروع به رسیدن میکنه....یه مزه ترش ملسی داره
.وای که چقد خوشمزس...
بعد از خوردن توت یه سری هم به باغچه سبزیجاتمون زدیم. آخه یه مدت قبل بذر سبزی آوردم و دادم کاشتن.هر چند هوا گرم بود اما با دیدن ساقه های کوچیک سبزی که تازه سر از خاک بیرون آورده بودن گرمای هوا فراموشمون شد...
پ ن1 :کارگرا یه بچه مار کوچولو گرفته بودن ،یکیشون اومده بود از من یه شیشه بگیره تا اون طفلی رو بندازن داخلش. منم رفتم و گفتم که چکارش دارین و مجبورشون کردم که آزادش کنن
.اونا هم از دیوار پرتش کردن تو باغ بغلی...امیدوارم طوریش نشده باشه.
پ ن2 :هوا یکم آلوده هس.گرد و غباریه.
