شاید ماهی یعنی تنهایی ، یعنی تنهایی سیــاه و وحشتنــــاک
اما در همین تنهاییست که یونـــس دوباره یاد تو می افتد و دوباره
به نور و ساحل و روشنایی می رسد ، اگر یونس به اشتباهـــش
پی نمی برد. اگر عذرخواهی نمی کرد و تـــو او را نمی بخشیدی
باید تا ابد در شکم ماهی می ماند. قصــه یونس، قصه آدمهاست.
شاید خیلی از آدمها تا ابد در شکم ماهی می مانند و هیچ وقت
هم نمی فهمند که دارند در شکم سیاه یک ماهی ، تــه تـــه یک
اقیانوس تاریک زندگی می کنند.
خدایا...
خدایا مواظبم باش و نگذار چشمهایم به سیاهی اقیانوس و تاریکی شکم ماهی عادت کند.
"الهی آمین"
.........................
پ ن : کم کم برم آماده شم که تمرین سنگ دارم. 2هفته ای میشه که بجا تمرین غار میریم تمرین سنگ
هوا هم بس ناجوانمردانه گرم است ...
...
بعد نوشت : تو راه برگشت از تمرین سنگ بودم که گوشیم زنگ میخوره . یه پیشنهاد کاری بود. فردا برم ببینم چه پیش خواهد آمد...
الهی امین,آقا خوش بحالت!منم خیلی دوس دارم ورزش کنم اما همیشه نصفه میمونه,افرین بر تو دوست عزیز و ورزشکار,از دلگرمیت ممنونم عزیزم
چرا نصفه ؟؟ همیشه اول هر کاری سخته. شروع که کنی بقیش حله البته باید علاقه هم باشه...